گیسوگیسو، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

گیسو کمندم

خدا ی بار دیگه در رحمتش رو برای ما باز کرد، ساعت 8 صبح 21 اردیبهشت ی تیکه از ماهشو کند و به ما داد. خوش اومدی گیسو کمندم

اولین خاطره در نی نی وبلاگ

1400/9/25 8:51
نویسنده : عاشق گیسو
82 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم

سلام دختر ماه من

سلام شیطون بلای من

امروز اولین خاطره ایه که من در نی نی وبلاگ برات می نویسم، البته می خوام تموم خاطره هات رو که تو دفتر واست نوشتمو دونه دونه اینجا برات بنویسم.

عزیز مامان تو فوق العاده شیطونی (هزار ماششالله)

ولی ی شیطون با ادب

عزیز مامان عاااااااااااااشق کارتونی

بی نهایت

از هفت هشت ماهگیتم همینجور بودیا

یعنی عین مامانت اگه تلویزیون تماشا کنی هززززار نفر داد بزنن بیا غذا! بیا کنار! بیا اینور ما هم ببینیم!

انگار نه انگار

بعد...

همه فکر می کنن که تو اصلا حواست نیست

یهو من میگم گیسو نیای عقب تلویزیونو خاموش می کنما....

الهی دورت بگردم

عین باد میای کنار و ی غری هم میزنی که من نمی بینم خب... یا ی همچین چیزی

اینقدر حواستو به بازی یا به دیدن کارتون پرت می کنی که در آآآآآآآخرین لحظه میگی «جیش» «جیش»

اینقدر دیر که پاهاتو به هم می چسبونی و راه میری بعد من سر راه غر میزنم که چرا اینقد دیر میگی مامان جان

جواب های تو که با اون شیرین زبونیت میگی:

1. آخه توام دیر اومدی!

میگم من کی دیر اومدم، مامان جان تا گفتی اومدم که

با ی صدای تقریبا ناراحت میگی: چرا دیگه ه کم دیر اومدی (یک کم)

میگم نه مامان، شما تا گفتی من اومدم

میگی چرا ه کم تو ه کم من ( he kam)

2. خب من بچچم

بچه ها نمیتونن زود بیان

3. مامان بچه ها براشون سخته زود بیان دسشویی

اینو دو سه باری بود که میگفتی و من که دفعه بعد بردمت دسشویی و داشتم طبق معمول غر میزدم گفتی:

مگه من نگفتم برا بچه ها سخته زود بیان دسشویی

گفتم آها سخته؟

گفتی بله اینو هیچوقت یادت نره هیچوقت ههههههه😆😆

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گیسو کمندم می باشد